.

.

دریافت کد باکس احمدظاهر

احمدظاهر

از چشم تو چون اشک سفر کردم و رفتم
افسانه ی هجران تو سر کردم و رفتم
در شام غم انگيز وداع از صدف چشم
دامان ترا غرق گهر کردم و رفتم
چون باد بر آشفتم و گل های چمن را
با ياد رخت زير و زبر کردم و رفتم
ای ساحل اميد ، پی وصل تو چون موج
در بحر غمت سينه سپر کردم و رفتم
چون شمع ببالين خيالت شب خود را
با سوز دل و اشک سحر کردم و رفتم
چون مرغ شباهنگ همه خلق جهان را
از راز دل خويش خبر کردم و رفتم
چون شمع حديث غم دل گفتم و خفتم
پيراهنی از اشک به بر کردم و رفتم



نظرات شما عزیزان:

چشم انتظار
ساعت12:44---2 آبان 1393
سلام..شعر قشنگی بود

دلارام
ساعت21:45---1 آبان 1393
سلام وبت عالییییییییییی

ابراهیم حسینی
ساعت23:15---30 مهر 1393
اولین شعرت حرف نداره احمد جان
امیدوارم اشعارت بازتاب خوبی داشته باشه
موفق باشی
ممنونم


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ چهار شنبه 30 مهر 1393برچسب:احمدظاهر, ] [ 22:28 ] [ احمد ظاهر(وب کافه ای) ]
[ ]